روزی شیخ در مقام سخن رانی برآمده بود
و مریدان تمام در مقام استماع و اطاعت
که به ناگاه شیخ بادکی هوا کرد
و شعفی در خیل مریدان انداخت.
سپس شیخ در حال این مصرع سرود که " از کوزه همان برون تراود که در اوست "
پس از آن مریدان نعره ها زدند
و شیخ بادبادک ها هوا کرد